به گوش محیطبانان مستقر در پاسگاه محیطبانی پارک ملی بزنگان میرسانند که شکارچیان متخلف به مناطق محافظتشده اطراف مشهد وارد شدهاند. چند محیطبان عازم منطقه میشوند و شب را در تعقیب و ردزنی متخلفان در کوه و بیابان سپری میکنند تا امنیت منطقه به خطر نیفتد. این داستان همیشه محیطبانان است. سرما و گرما و شب و روز هم ندارد، گاهی به شکل غافلگیرکننده شکارچیان را دستگیر میکنند، گاهی هم کار به زد و خورد و تیراندازی میکشد و لوله تفنگ شکارچیان غیرمجاز، سینه محیطبانان را هدف میگیرد.
این روایت زندگی هر روز حسین صیدمحمدخانی محیطبان ساکن محله صادقیه است که همچون دیگر حافظان محیطزیست، جان خود را به دست گرفته تا زیستگاه و حیات حیوانات زبانبسته حفظ شود. آنهایی که مایه آرامش آهو، مرال، قوچ، میش و پلنگ ایرانی و پرندگان مهاجر هستند و دلشان در هوای طبیعت پر میکشد.
ساعتهای طولانی را در طبیعت تنهابودن، دوربودنهای درازمدت از خانواده و محیط اجتماعی، روبهروشدن با انواع خطرات نظیر درگیری با شکارچی و مارگزیدگی، تحملکردن سختیهایی همچون گرما و سرما و کمبود امکانات و پیادهرویهای شبانهروزی در بیابانها دشواریهای حرفه یک محیطبان است. به پاس این زحمات، حسین صیدمحمدخانی در سال1397 به عنوان محیطبان نمونه کشوری برگزیده شد و سال1401 نیز نشان پرافتخار محیطبان ملی ایران را از آن خودش کرد.
حسین صیدمحمدخانی سال1363 در روستای چخماق از توابع شهرستان زاوه به دنیا میآید، جایی که تا اواسط دهه70، مملو از کَل و بز، انواع قوچ و میش کوهی و پرندگانی مانند تیهو و سینهسیاه و کبک بوده است، اما شکار بیرویه و غیرمجاز شکارچیان حرفهای و نیز تخریب زیستگاههای حیوانات باعث میشود تا حیات جانوری این منطقه در خطر انقراض قرار بگیرد.
حسین این فاجعه زیستمحیطی را برنمیتابد و با دغدغه بسیار از سال1384 به عنوان «همیار محیط زیست» فعالیتش را در اداره محیط زیست فریمان آغاز میکند. خودش میگوید: از آنجایی که روستازاده هستم، عشق و علاقه به طبیعت و حیوانات در رگهایم جاری بود، برای همین نمیتوانستم ببینم عدهای شکارچی غیرمجاز که من به آنها شکارکُش میگویم، به جان طبیعت افتادهاند و حیواناتی همچون کل، بز، میش کوهی و قوچ وحشی را قتلعام میکنند و از گوشت و پوست آنها درآمدی دارند که آلوده به خون مخلوقات بیگناه است.
از این رو به عنوان «همیار محیطبان» با اداره محیط زیست فریمان همکاری میکردم، البته همیار محیطزیست به هیچوجه در مأموریتهای محیطبانان حضور ندارد و صرفا وظایفی همچون گزارشها و تخلفات مشهود محیط زیستی، شناسایی و معرفی واحدهای آلاینده محیط زیست، آموزش مردم و ترویج روشهای پیشگیری از آلودگی طبیعت و همکاری برای شناسایی متخلفان صید و شکارچیان غیرمجاز را برعهده دارد.
محیطبان نمونه کشوری بعد از پنجسال همکاری به عنوان همیار محیطبان به استخدام اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی در میآید. او در سال1389 در آزمون ویژهای که برای استخدام محیطبانان در نظر گرفته شده بود، شرکت میکند و با کسب بیشترین امتیاز در آزمون کتبی و عملی به یگان حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی میپیوندد. حسین صیدمحمدخانی در ابتدای خدمتش به عنوان محیطبان اداره محیط زیست شهرستان فریمان انجام وظیفه میکند و بعد از 10سال به عنوان سرپرست یگان حفاظت محیط زیست شهرستان مشهد برگزیده میشود.
او محیطبانی را اینگونه تعریف میکند: از این شغل میتوانیم دو تعریف ارائه دهیم، یکی تعریف سازمانی و دیگری تعریف دلی و عاطفی که یک محیطبان واقعی میتواند داشته باشد. یک محیطبان به لحاظ سازمانی، فردی اجرایی است که برای حفاظت از تنوع زیستی و اکوسیستم، جلوگیری از آلودگیهای زیست محیطی و ممانعت از تجاوز به مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست تلاش میکند. اما به لحاظ تعریفی که عرفی و دلی است، محیطبان یک فرد عاشق است که حضورش در طبیعت مایه آرامش حیات وحش و محیطزیست و بهعکس باعث دلهره و ترس تخریبگران طبیعت، متجاوزان محیطزیست و شکارچیان غیرمجاز میشود.
سالهاست روز تولد امام رضا(ع) که ضامن آهو و طلایهدار مهربانی و عطوفت است، به عنوان «روز محیطبان» نامگذاری شده است اما با وجود تلاشهای بسیار این روز هنوز در تقویم ملی کشور درج نشده است.
صیدمحمدخانی دراین باره توضیح میدهد: محیطبانان همواره «ضامن آهو» را الگو و پشتوانه خود قرار داده و در سختیها و مشکلات به آن حضرت توسل میجویند. بگذارید یک خاطره برایتان تعریف کنم که همیشه نام و بزرگی امام رضا(ع) را برای منِ محیطبان زنده میکند. ماه رمضان سال گذشته بود که در منطقه حفاظتشده سیرخون خواف در حال ساخت یک آبشخور برای حیاتوحش بودیم، شهرستان خواف خشکسالی بیستساله را گذرانده و طبیعت و حیات وحش آن با تشنگی و سختیهای زیادی دستوپنج نرم میکند.
درحال نصب تانکر بودیم، به چشم خودم دیدم که چندین آهو در 50متری ما منتظر ماندهاند تا کارمان تمام شود و آب در آبشخور جاری شود و نزدیک شوند. همینطور هم شد، به محض جاریشدن آب در آبشخور و دورشدن ما، آهوها مشغول آبخوردن شدند. این صحنه آنقدر شیرین بود که کل خستگی ما را در آن گرمای تابستان سخت و خشک از بین برد.
محیطبان نمونه استانی در سال1400 اولین محیطبانی است که با دوربین عکاسی یک پلنگ ایرانی را در پارک محافظتشده کلیلاق مشاهده و تصویربرداری میکند: سالها بود که علائم و نشانههای حضور پلنگ در عرصههای طبیعی شهرستان فریمان بهویژه ارتفاعات سرد و برفگیر منطقه شکار ممنوع کلیلاق به چشم میخورد و بارها چوپانان اعلام کرده بودند که پلنگ را در کلیلاق مشاهده کردهاند.
حضور این حیوان در منطقه برای ما قطعی بود اما تا آنزمان هیچ مستندی از آن بهدست نیامده بود، بنابراین تصمیم گرفتیم برای اثبات حضور پلنگ در منطقه از دوربینهای تلهای استفاده کنیم و برای این منظور مشغول مطالعه و بررسی مسیرهای احتمالی عبور پلنگ شدیم. در همین هنگام روز چهارشنبه، 13اسفند سال93 با همیار محیطزیست، محمد فیوج، درحال گشتزنی در منطقه کلیلاق بودیم که با پلنگ ایرانی روبهرو شدیم و بلافاصله با دوربین عکاسی از این پلنگ بزرگجثه تصویربرداری کردیم. برای نخستینبار بود که حضور پلنگ در شهرستان فریمان و منطقه شکار ممنوع کلیلاق مستند و قطعی شد.
صیدمحمدخانی عضوی از یگان حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی است. او سال گذشته در همکاری با پلیس فتا و پلیس امنیت، نقش پررنگی در دستگیری باند صید و قاچاق پرندگان شکاری داشته است. متخلفانی که بیشتر در فصل تابستان پرندههای شکاری از خانواده شاهینسانان یا عقابسانان را صید کرده و به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس قاچاق میکنند، آن هم با ارقام میلیاردی و بسیار گزاف. همین موضوع صید و فروش بیرویه پرندگان باعث شده است تا گونههایی نظیر «بالابان»، «هوبره»، «بحری» و... در خطر انقراض باشند.
سرپرست یگان حفاظت محیط زیست شهرستان مشهد میگوید: «بالابان» پرندهای کوچک با قدرت شکار خارقالعاده است که وقتی اوج میگیرد و قصد شکار پرندهای مثل کبوتر یا مرغابی و... را دارد، سرعتش به 380کیلومتر در ساعت میرسد! «شاهین بحری» هم همینطور، این پرنده هنگام شکار و اوجگرفتن، 420کیلومتر در ساعت سرعت دارد و به قدری اوج میگیرد که پرندگان دیگر در چنین ارتفاعی از شدت فشار هوا متلاشی میشوند! همین سرعت بیمثال این پرندهها سبب قیمت میلیاردی آنهاست و برخی تاجران عربی برای خرید آنها سر و دست میشکنند.
او ادامه میدهد: سال گذشته دو باند بزرگ فروش پرندههای شکاری متلاشی شد. در همکاری با پلیس امنیت و پلیس فتا، در نقش خریدار با شکارچی و یا فروشنده پرندهها قرار گذاشتیم و سر بزنگاه متخلفان را دستگیر کردیم. یکی از این باندها هنگام دستگیری 53گونه پرنده شکاری داشت! از بالابان، شاهین، دلیجه، بحری و عقاب طلایی تا سارگپه و حتی پرنده بسیار نادری بهنام «هوبره» که انگشتشمار در طبیعت وجود دارد. مجموعه پرندگان این قاچاقچی دهها میلیارد تومان ارزش داشت!
محیطبان نمونه ملی مشهدی معتقد است که عشق و علاقه به طبیعت مهمترین ویژگی یک محیطبان موفق است چرا که اگر محیطبانان به عنوان شغل به این حرفه نگاه کنند هرگز نمیتوانند شرایط دشوار طبیعت مانند سرما و گرما، دوری از خانواده و درگیری با شکارچیان را تاب بیاورند و بعد از مدت کوتاهی عطایش را به لقایش میبخشند.
او میگوید: درگیری با شکارچیان جزو جدانشدنی حرفه ماست. همین دو هفته پیش بود که محیطبان «محمد فرهمند» و همیار محیطزیست «رضا بهرامپور» بر اثر گلوله شکارچیان به شهادت رسیدند. آنها محل اختفای چندین شکارچی قوچ و میش را پیدا میکنند، شهید محمد فرهمند با رعایت تمام قوانین و ضوابط، با شلیک دو تیر هوایی از شکارچیها میخواهد که تسلیم شوند اما متأسفانه شکارچیان با بیرحمی تمام ابتدا محمد فرهمند را از ناحیه سینه هدف گلوله قرار داده و بلافاصله رضا بهرامپور که به منظور دستگیری به سمت آنان حرکت کرده بود، هدف آماج گلوله قرار میدهند، آخر سنگدلی و قساوت تا چه حد؟
حسین بعد از نام بردن اسامی دوستان شهیدش، بغض کرده و به آرامی اشکهایش را پاک میکند و حرفهایش را ادامه میدهد: بارها خودم و خانوادهام تهدید به مرگ شدهایم، مواردی بوده که شکارچیان، همکاران ما را تعقیب کردهاند و اتومیبل آنها را در خانهاش به آتش کشیدهاند فقط برای اینکه از محیطبان زهرچشم بگیرند.
بعضی اوقات به دلیل کمبود نیرو، 10روز زن و بچهام را ندیدهام، حتی نتوانستهام با آنها صحبت کنم، چون در جایی مأموریت بودهام که تلفن همراه آنتن نداشته است، یکبار هنگام مأموریت در حالی که تا زانو در برف بودم، خودرو من خراب شد و مجبور بودم تا اولین پاسگاه محیطبانی، خودرو را هل بدهم! این در حالی بود که خودم به زور راه میرفتم. پنج روز خوابیدن در کیسه خواب را هم مدام تجربه میکنم که دربارهاش صحبت نکنیم بهتر است.
با این همه مشقت، خیلی از بچهها هنوز قرارداد درست و حسابی ندارند و همه سال را در اضطراب قرارداد سال بعد هستند! ما سینه خود را سپر کردهایم تا این آبوخاک بدون یوزپلنگ ایرانی، آهوی خراسانی، قوچ وحشی و قرهجقه، بزنگان و تندوره نماند.
ساکن محله صادقیه در سال1397 از سوی سازمان محیط زیست به عنوان محیطبان نمونه کشوری انتخاب میشود. او سال گذشته نیز عنوان محیطبان نمونه استان خراسان رضوی را از آن خودش میکند و امسال هم نشان افتخار محیطبان نمونه ملی را از دستان علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، دریافت میکند.
او میگوید: بررسی عملکرد اجتماعی محیطبانان و قدمهایی که در حوزه فرهنگی در استانها برداشتهاند، توقیف شکارچیان غیرمجاز، جلوگیری از آلودگیهای محیط زیستی و نجات جان گونههای جانوری از سرما و گرسنگی، مصدومیت در هنگام مأموریت، دریافت لوح سپاس و تشویق از مقام دولتی مثل استاندار، فرماندار و کسب مقام قهرمانی در رشتههای مختلف ورزشی از جمله مواردی است که در کسب عنوان محیطبان برتر کشوری و ملی نقش دارند.
حسین صیدمحمدخانی ادامه میدهد: هرساله هفتاد محیطبان از سراسر کشور به عنوان محیطبان نمونه کشوری انتخاب میشوند و از میان آنها فقط سه محیطبان بهعنوان «محیطبان نمونه ملی» معرفی و نشان افتخار دریافت میکنند. شکر خدا امسال من هم یکی از آن سهنفر بودم و در روز تولد «ضامن آهو» نشان لیاقت را در آستان حضرت رضا(ع) دریافت کردم.
اداره محیطبانی یک نهاد شبهنظامی و مسلح به سلاح گرم است. با این حال برای استفاده آنها از سلاح، محدودیتهای جدی در نظر گرفته شده است که از نظر صیدمحمدخانی این موضوع به افزایش جرائم محیط زیستی منجر میشود.
صیدمحمدخانی میگوید: با اینکه محیطبان پاسدار منطقه تحت مدیریت سازمان محیط زیست است، اما اگر شکارچی بخواهد گونههای ارزشمند حیات وحش را به هر تعداد و هر شکل شامل زنده و لاشه به طور غیرقانونی از منطقه خارج کند، محیطبان حق استفاده از سلاح را ندارد.
فقط زمانی میتوانیم از سلاح خود استفاده کنیم که یا جان خودمان و یا همکارمان در خطر باشد. قانون میگوید در چنین موقعی بلافاصله این موضوع باید به مقامهای قضایی اطلاع داده و برای بازرسی خانه و خودرو فرد درخواست مجوز شود که این موضوع مستلزم زمان است و شکارچی متواری خواهد شد.